معنی از مباحث ریاضی

لغت نامه دهخدا

مباحث

مباحث. [م َ ح ِ] (ع اِ) ج ِ مَبحَث و فارسیان بمعنی بحث استعمال کنند. (آنندراج). ج ِ مبحث. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء):
مباحثی که در آن حلقه ٔ جنون میرفت
ورای مدرسه و قیل و قال مسئله بود.
حافظ (از آنندراج).
|| مباحث البقر؛ زمین بی آب و گیاه یا جای غیرمعلوم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یقال: ترکته مباحث البقر؛ای بحیث لایدری این هو. (منتهی الارب)، یعنی گذاشتم او را در جائی که نمیداند کجاست. (ناظم الاطباء). و رجوع به مبحث شود.

مباحث. [م ُ ح ِ] (ع ص) بحث کننده. (ناظم الاطباء). بحث کننده. ج، مباحثین.


ریاضی

ریاضی. (اِخ) امام الدین ریاضی سمرقندی متولد و متوفای سمرقند از گویندگان قرن نهم بود. بیت زیر از اوست:
ستاره ایست در گوش آن هلال ابرو
ز روی حسن به خورشید می زند پهلو.
(از مجالس النفائس ص 48) (فرهنگ سخنوران).

فرهنگ معین

مباحث

(مَ حِ) [ع.] (اِ.) جِ مبحث.

فرهنگ عمید

مباحث

مبحث

مترادف و متضاد زبان فارسی

مباحث

گفتگوها، مبحث‌ها، مقولات، مقوله‌ها، موضوعات، جستارها، فصول، بخش‌ها

فرهنگ فارسی آزاد

مباحث

مُباحِث، بحث کننده، کاوش کننده، تحقیق کننده،

مَباحِث، محل های بحث و تحقیق، موضوع های بحث یا درس، بحث ها (مفرد: مَبحَث)،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مباحث

گفتگوها

فرهنگ فارسی هوشیار

مباحث

جمع مبحث، موضوعات مورد بحث بحث کننده

فارسی به عربی

ریاضی

ریاضی

عربی به فارسی

ریاضی

ورزشی , پهلوانی , تنومندی , ورزشکار , ژیمناستیک , ریاضی

معادل ابجد

از مباحث ریاضی

1580

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری